پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر

چون شیشه عطری که درش گم شده باشد ...

هر قدم قافله سوی خزان میرود /

مشک به مهمانی تیر و کمان میرود . . .

::
نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز /

دانش‌آموزان عالم را همه دانا کند

ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین /

بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند . . .

این نیزه مرا به عشقتان میدوزد /

در عمق وجود شعله می افروزد

امسال اگرچه در زمستانم باز /

از بردن اسم تو لبم می سوزد…

چشمان زمین دوباره تر خواهد شد /

ماه از سر شب بدون سر خواهد شد

تاریخ دوباره بر خودش می لرزد /

شق القمری بزرگتر خواهد شد
.

تا که پرسیدم ز قلبم عشق چیست ؟ /

در جوابم اینچنین گفت و گریست

لیلی و مجنون فقط افسانه اند /

عشق در دست حسین بن علیست

فرمانده عشاق ، دل آگاه حسین است /

بیراهه مرو ! ساده ترین راه حسین است

از مردم گمراه جهان راه مجویید /

نزدیک ترین راه به الله حسین است

ای اتصال نوری ما تا خدا حسین
بی تو نبود خلقت ما کیمیا حسین
روشن تر از درخشش خورشید مشرقین
در جان ماست نور جمال شما حسین
ایام عزاداری سیدالشهدا تسلیت باد

روزگار عـجـیـبـے شدهـ פـالـا בیگـه بـه جـای هـمــہ چـے آرومـه

بـایـבبـگـم هـمــہ چـے בاغـونـه (!)

בیگــَـر ﻧﻤﮯ گویـَمـ ﮔﺸﺘـَمـ , ﻧَﺒــــﻮב ﻧــَﮕﺮב , نیستــ !

ﺑــﮕﺬﺍﺭ ﺻـآבﻗـآنـﮧ بگویــَمـ : ﮔﺸﺘـَـمـ , ﺍتِفــاﻗـا ﺑـــﻮב !

ﻓـــَﻘﻂ ﻣـآلــ مــَטּ ﻧـــَﺒﻮב . . .